پسر طلا
هستی مامان سلام آقا بهراد جونم خیلی بزرگ و آقا شدی، خیلی منطقی و حرف گوش کنی یاد گرفتی دیگه جیشتو میگی، مامان و بابا هم قول دادن اگر جیشتو بگی بهت یه جایزه خوب میدن و وقتی دیدم که شما اینقدر آقا و گلی به قولمون عمل کردیم و یه سه چرخه برات خریدیم اومدیم خونه مامانی که سورپرایزت کنیم، تو هم اول به روی خودت نیاوردی که سه چرخه رو دیدی و رفتی سوار ماشینت شدی (آقای مغرور)، بعد دیگه طاقت نیاوردی و رفتی سوارش شدی خیلی ذوق می کردی و من و بابا هم از خوشحالی تو کیف می کردیم. دیگه کم کم هم داری حرف می زنی و منظور خودتو می رسونی، برای مثال خدمتتون عرض کنم که دیشب من و شما و بابا رفتیم کفش بخریم، بابا هومن یه کفش خرید و من ...
نویسنده :
sonia zahirodini
11:46